بسم رب الشهداء و الصديقين
السلام عليک يا اباعبدالله سلام بر رسول گرامی، سلام بر حسين مظلوم و ائمه اطهار و با سلام بر ولی عصر (عج) و نائب بر حقش امام عزيز و دلاور مردان کشور اسلامی ايران و شهيدان به خون خفته و با سلام و درود بر ملت شهيد پرور عزيز ايران.
آری بعد از گذشت 1400 سال از کربلای خونين سرور شهيدان امام حسين (ع) که می گذرد اسلام همچنان مورد تجاوز دنياطلبان و استعمارگران روزگار بوده و مسلمين بالاخص شيعيان ستم کش و مظلوم واقع شده بودند که ناگهان جرقه ای از اعماق جان ملت شريف ايران زده شده منجر به سرنگونی شاه خائن گشت و منطقه را برای جنايتگران دنيا که خون ملتهای مستضعف را در شيشه کرده اند ناامن کرد و به اسلام و ملت شيعه روح بخشيد و بعضی از ملتها را از خواب خرگوشی بيدار کرد از آنجا که جنايتگران بالاخص امريکا که نمی تواند چنين رشد و تکاملی را در اين ملت ببينند دست به توطئه گری زدند و از هر دری که وارد شدند چيز جز شکست بحمدالله نديدند و باز دست برنداشتند تا اينکه يکی از مزدوران و دست نشانده های خويش را به جان اين ملت انداختند و اين مزدور هم تاکنون بحمدالله شکست خورده و انشاءالله آخرين شکست را هم خواهد خورد و بدانيد شما که تا اين اسلام و انقلاب هست اين توطئه و اين دسيسه ها هم هست هشيار باشيد و نگذاريد خون اين همه جوانان پايمال شود و بدانيد که ان تنصرالله ينصرکم و شما را وصيت می کنم امام عزيزمان را تنها نگذاريد و قدر اين نعمت عظماء را بدانيد و از طرفی هم به ياد داشته باشيد که فرياد رس مظلومين خواهد آمد و من حقير خدا را قسم می دهم به شيفتگان راهش و به ناله های شب فرزندان شهداء که در فرجش تعجيل بفرمايد.
چند نکته خدمت پدر و مادر عزيزم عرض می کنم:
پدر عزيزم و مادر مهربان از زحمات شما که برای من کشيديد صميمانه تشکر می کنم و از خداوند برای شما طلب صبر و اجر جميل می کنم. پدر عزيزم ومادر مهربان از اينکه فرزند خود رادر راه خدا تقديم اسلام کرديد هيچگونه ناراحت نباشيد چرا که انسان رفتنی است و بايد از اين پل بگذريد چه زود و چه دور، پس چه بهتر که انسان از طريقی برود که مولای متقيان اميرمومنان آرزوی آن را می کشيد و در هيچ موقعی نگفت به خدای کعبه رستگار شدم مگر در موقعی که شمشير خصم فرق نازنينش را شکافت پس چرا شما ناراحت باشيد و بدانيد که خداوند امانتی به شما داد و آن را گرفت. شما نگاه بکنيد به خانواده ای که در اين انقلاب دوازده يا يازده نفر از اعضای خانواده خود را در راه خداتقديم اسلام کرد و برای از دست دادن من گريه نکنيد و هنگاميکه خواستيد گريه کنيد برای سلامت حسين و يارانش گريه کنيد و من شما را وصيت می کنم به صبر و بردباری که صبر در اسلام به منزله راس است نسبت به بدن و نکند خدای نکرده با بی صبری خود اجرتان را از بين ببريد.
عاجزانه از شما می خواهم مرا ببخشيد که موجب ناراحتی شما شدم و قبلاٌ وظيفه فرزندی را نسبت به شما انجام ندادم و شما برادران عزيزم داداش حسين، داداش ابوالفصل و داداش علی اکبر وصيت می کنم به صبر و استقامت در مسير انقلاب و اسلام بودن واگر بی احترامی از جانب من به شما شده مرا ببخشيد و شما خواهر عزيز می دانم که داغ برادر سخت است و تحمل آن بسيار مشکل اما اسلام ارزش آن بيشتر از اين حرفهاست و اسلام هم محقق نمی شود و دام پيدا نمی کند مگر با خون و ايثار و شهادت، پس برای شما هم طلب صبر و استقامت از خداوند می کنم.
اما از اقوام و هم محلی ها عاجزانه می خواهم مرا ببخشيد و همچنين از دوستان يک به يک بالاخص محمدباقر آقای اسعدی که هم حجره بوديم و همچنين آقای چالاکی طلب بخشش می کنم و از خداوند برای شما می خواهم موفقيت کامل و استقامت در راه شريفی که انتخاب کرديد. در ضمن پدر عزيز مقداری کتاب دارم که اگر طلبه ای محتاج بود و استطاعت خريدن آن را نداشت بدهيد به او والا وقف کتابخانه مدرسه کنيد.
والسلام ديدارمان در قيامت، در ضمن من پنج روزه قضا دارم از شما تقاضا می کنم براي من ادا کنيد. 20/10/65 رضا نکونام
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.