شهدای گلپایگان

بسم الله الرحمن الرحيم
رب اشرح لی صدری و يسرلی امری و احلل عقده من لسانی يفقهو قولی
الله خدای زمين و آسمان است به نام آنکه بخشنده و مهربان است با سلام و درود به يگانه منجی ولايت وامامت حضرت خاتم المنتظر المهدی و نايب برحقش مرجع مجاهد زعيم اکبر قائد اعظم زمان درهم کوبنده ستمگران بت شکن عصر منجی نسل حضرت عصر حضرت آيت العظمی الامام روحی له الفداء و با سلام و درود بر منتظری قائم مقام رهبری که خداوند يک عمر طولانی به آن عطا کند و سايه او را از سر اسلام کم نکند که واقعاٌ فقيه عالی قدری است برای ما و با سلام و درود بر شهيدان انقلاب اسلامی که بانثار خود و دادن خون نمود درخت اين انقلاب را بارورتر کردند و با سلام بر رزمندگان جبهه های نور عليه ظلمت که رزم خود به دشمن متجاوز فهماندند که ما تا آخرين قطره خون از دين و کشورمان و مخصوصاٌ اماممان نگهداری می کنيم و اهل کوفه نبوديم که اماممان را تنها بگذاريم و با سلام به جانبازان و مجروحين مخصوصاٌ اسيران ما که واقعاٌبا چه صبری مانده اند و خم به ابرو نياورده اند که بعضی سال است که در زندانهای بعثيان به سر می برند و ايثار آنها واقعاٌ دل گرم کننده است و روحيه بزرگی که رزمندگان و درود واقعی را بايد بر آنها فرستاد و با سلام و درود به پدر و مادرانی که اين بچه ها را به بار آوردند و به جبهه ها فرستادند و با سلام و درود بر مادر عزيز و بهتر از جانم اميدوارم که حال شما خوب باشد و کسالتی نداشته باشيد و به خوشی و خرمی و زير سايه اسلام زندگی را به سر بريد پدر مهربان الان ساعت 12 بعد از نيمه شب است و من در قسمت بی سيم کار می کنم و چون ديدم وصي نامه ندارم و در خط مقدم کردستان هستم گفتم چند کلمه ای با شما صحبت کنم که با اين کار توانسته باشم شما را خوشحال کنم و يادگاری از من داشته باشيد پدر جان من شما و فاميلها را خيلی آزار داده ام باعث نگرانی شما شدم اميدوارم که بنده را ببخشيد پدر عزيز من الان که اينجا هستم با اين که وضع خوبی نداريم ولی از ته قلب خوشحالم که در منطقه هستم و از خاک و ناموس خود نگهداری می کنم و به امام لبيک گفته و نگذاشتم خيال کنند که ما اهل کوفه هستيم که اماممان را تنها بگذاريم همين بود که من جنگ را بر همه چيز مقدم دانستم و به اينجا آمدم و با اين کار هم کمی از گناهان خود را کم کرده باشم و در اين مکان مقدس توبه کنم و از برادرانم و خواهرانم از مادر و پدرم نگهداری کنم که کسی به آنها تجاوز نکند و زير بار ظلم چند ابرقدرت باشيم و همه اش بخواهيم از آنها دستور بگيريم آيا اگر رضايت نمی دادی که من به جبهه بيايم ديگری هم اجازه نمی داد چه وضعی پيش می آمد آن وقت خود بنشينيم و شکست خود را تماشا کنيم و دوباره تو سری خور ابرقدرتها بشويم پدر جان من کوچکتر از آنم که بخواهم حرفی بزنم ولی اين را می دانم که خداوند گناه مرا بخشيده که به من افتخار شهادت را داده است پدر جان عزيزم چند کلمه صحبت دارم که اميدوارم عملی شود.
من را با يکی از طرفداران حاجی بخواند 2-بنده 1600 تومان به محسن کرمی بدهکارم خواهشمند است اين پول را به عموی او در بازار بدهيد که به پدرش بدهد اکرم دکان عمويش را بلد است او ؟؟؟فروشی دارد در ضمن يک سال نماز و يک ماه روزه دارم که اينها را برايم به جا بياوريد
3-از تمام اهل محل بطلبيد و به تمام فاميل بگوييد که از دست من راضی باشند حق گرفتن ؟؟؟ شهيد نداريد و اگر بگيريد خدا از شما نمی گذرد حتی حق؟؟؟ معافی بگيريد را نداريد؟؟؟ تومان پول از اکرم می خواهم که به حساب حوزه بريژ والبته نه حوزه گلپايگان بلکه اين پول و هر چه پول من دارم را به حساب حوزه قم بريزيد هر چه من کتاب دارم آنهايي که آرم ستاد تبليغات را دارد به تبليغات داده و آنهايي که خودم خريده ام را نگهداريد.
به مادرم بگوييد مرا حلال کند چون که خيلی اذيتش کردم مادر جان در مرگ من گريه نکن که دشمنان خوشحال شوند وای برادران من اميدوارم که جای من را خالی نگذاريد و تفنگ مرا از روی زمين برداريد و من اميدوارم که اين جنگ همين سال به اتمام برسد با پيروزی اسلام و نابودی صدام و صداميان و اميدوارم در حرم اباعبدالله الحسين قبر شش گوشه را زيارت کنيد و برای ما هم دعا کنيد.
التماس دعا دوستدار شما حميد 12/8/65