بسم الله الرحمن الرحيم
فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اودوا فی سبيلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن عنهم سيئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار و ثوابا من عندالله و الله عنده حسن الثواب.(قرآن مجيد- سوره عمران-آيه195)
پس آنانکه از وطن خود هجرت کردند و از ديار خود بيرون شدند و در راه خدا رنج کشيدند وجهاد کردند و کشته شدند همانا بديهای آنان را در پرده لطف خود بپوشانيم و آنها را به بهشتهائی که از زير درختان آن نهرهای آب جاری است درآوريم اين پاداشی است از جانب خداوند و نزد خداست پاداش و اجر نيکو(آل عمران آيه195)
با سلام و درود به سالار شهيدان و با درود و سلام به مهدی موعود(عج) و با درود و سلام به امام امت و بادرود و سلام به شهدای حق و حقيقت و با درود و سلام به امت شهيد پرور وصيت نامه ام را شروع می کنم.
به روز مرگ چون تابوت من روان شد گمان مبر که مرا درد اين جهان باشد
برايم مگوی و مگو، دريغ و دريغ برام دير درافتی دريغ باشد
جنازه ام چو بديدی مگو، وداع وداع مرا وصال ملاقات آن جهان باشد
هدف از رفتن به جبهه برانداختن کفر و ظلم و ستمی است که به مردم مسلمان و مستضعف اين مرز و بوم روا داشته می شود مقصود من برافراشتن و تحقق آرمانهای اسلام در جامعه می باشد البته از دست اين بنده حقير گنهکار کاری بر نمی آيد، ولی چه کنم که بايد تا تاب توان دارم دين خود را نسبت به اسلام و مردم ادا نمايم. ائمه ما برای اينکه دين خدا را حفظ کنند در بعضی از مواقع مجبور بودند تقيه نمايند تا مومنين فرصت بيشتری برای ضربه زدن به رژيم های اموی و عباسی را پيدا نمايند.در مسئله قيام حضرت ابا عبدالله الحسين (ع) نيز بايد دقت نمود تا دريافت که در آنجامسئله مهلت پيدا کردن برای امام نبود، بلکه اگر حضرت قيام نمی کردند و شهيد نمی شدند مهلتی برای کفر پيش می آمد که ضربه خودش را طوری وارد نمايد که جز شکست برای اسلام و مسلمين چيزی باقی نماند، اگرکفار فرصتی بدست می آوردند يا امام با آنها بيعتی می نمود اين مهلت برای امامت نبود بلکه برای طاغوت بود. در صورتيکه ائمه فرصت را برای تبليغ و ترويج اسلام لازم دانستند نه اينکه با کوتاه آمدن در مقابل کفر به طاغوتها مهلتی بدهند که با استفاده از آن موقعيت اسلام را از بين ببرند. ما بايد خودمان را طوری تربيت کنيم که راضی باشيم به آنچه خدای تبارک و تعالی به ما عطا می کند حتی اگر بلا باشد خوب است و واقعيتش هم اين است گاهی وقتها بلا برای انسان نعمت است، گاهی وقتها نعمت بلاست. تکليف ما اين است که در مقابل ظلم بايستيم و اين کسی که تعدی به ما کرده است تو دهنی بهش بزنيم و تا اين قضيه را دنيا قبول نکند اين جنگ ادامه دارد. و ما تا آخرين نفس در مقابل آنها که جنگ هم از طرف آنهاست ايستاده ايم بنابراين بايد به امر امامان لبيک بگوئيم و در مقابل آنها استقامت کنيم و آن چيزی که نگرانی پيامبر هست که مبادا ملتش استقامت نکنند و اين امر خدا را اطاعت نکنند، ما بايد کاری بکنيم که اين نگرانی در حق ما ثابت بشود. سخنی با ملت شهيد پرور و دوستان عزيزم دارم، هر چند که من کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای شما سخن بگويم و پيام بدهم ولی به عنوان يک برادر کوچکتر برای شما چند جمله ای می نويسم. ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بميريد که حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد. ای جوانان و ای مردم شهيد پرور مبادا در غفلت بميريد که علی در محراب عبادت شهيد شد و مبادار در حال بی تفاوتی بميريد که علی اکبر حسين در راه حسين (ع) با هدف شهيد شد. ای مادران و ای پدران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيری کنيد که فردا در محضر خدا نمی توانيد جواب زينب را بدهيد که تحمل 72 شهيد را نمود ای عزيزان استغفار و دعا را از ياد نبريدو با يکديگر متحد باشيد و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد تا مبادا دشمنان بين شما تفرقه بياندازند و شما را از روحانيت عزيز جدا کنند که اگر اينطور شود روز بدبختی مسلمين و روز شادی ابرقدرتهاست.
ای دوستان و ای برادران حضورتان را در جبهه های حق عليه باطل ثابت نگه داريد. در امام بيشتر دقيق شويد وعظمت او را درک کنيد و هر چه زودتر به او بپيونديد که پيرو خط سرخ اما عزيزکه خط پيامبر و اسلام عزيز نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و بر جنازه ام حاضر نشوند ولی باشد که دماء شهدا آنان را نيز متحول سازد و به رحمت الهی نزديکشان کند و سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيدو بگوئيد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و باخدای خود پيمان می بندم که در تمام عاشوراها و کربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم. برادران مسلمان بايد انقلاب بدست امام زمان داده شود و اين احتياج به هوشياری ما و در خط امام بودن و متعهد بودن و بی تفاوت نبودن در برابر مسائل در جامعه دارد. ولايت فقيه دنباله رسالت انبياء است. و بايد حفظ بماند و بايد هميشه در خط آن باقی بماند و از آن منحرف نشده جهاد دری از درهای بهشت است که به روی بندگان ويژه خدا باز می شود.
و اما پدر عزيزم از شما می خواهم بعد از مرگم صبر پيشه کنيد چون اين راهی را که انتخاب کرده ام همان راه يگانه پاسدار کربلا حسين ابن علی (ع) است و از اينکه نتوانستم حق فرزندی را ادا کنم عذر می خواهم و اميد است که در برابر مصيبات صبر داشته باشيد که صبر راس ايمان است. و از شهادتم به خود ناراحتی راه نداده که اجر بزرگی نصيبتان گردد و ناراحت نباشيد چون که همه بايد روزی از اين دنيای پر جوش و خروش برويم پس چه خوب است مرگی که باعث عزت و سربلندی انسان شود و از تو می خواهم که مرا حلال کنی.
سخنی با برادران عزيزم: برادرانم در هر رشته که باشيد آنچه صلاح است انجام دهيد و تنها به مصلحت اسلام توجه داشته باشيد و به شما توصيه می کنم که شما وارث اسلحه از دست افتاده من هستيد و اين شمائيد که جای خالی مرا پر می کنيد و هرگز با دشمنان اسلام سر سازش نشان نخواهيد داد و چنانچه از من بدی و ناراحتی ديده ايد مرا حلال کنيد.
سخنی با خواهرانم شما بايد همچون زينب استوار باشيد و استقامت کنيد و صبر پيشه کنيد و در مرگ من زاری نکنيد وشما هم با اسلحه خود که حجاب است به جنگ دشمنان برخيزيد و شما هم مرا حلال کنيد. در آخر از کليه برادران و دوستان و مردم شهيد پرور می خواهم که مرا ببخشيد و اگر بدی از من ديديد مرا مورد عفو خود قرار دهيد. به اميد ديدار کربلای حسينی والسلام
مورخه9/1/1365 حشمت اله جمالی
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.