سلام و درود فراوان خداوندی را که ما را جان داد تا فدايش بنمائيم و او را شکر می کنم که ما را در مملکتی اسلامی به دنيا آوردو به جان ما جنين رهبری عطا کرد که ما را از منجلابهای فساد نجات داد و ما را به راه راست هدايت کردو با سلام بر مهدی اين منجی راه الله اين ياور رزمندگان و اين براندازنده اساس کاخ يزيديان و اوئی که خدا او را اميدی برای ما مستضعفان قرار داد و با سلام بر امام امت اين بت شکن قرن و اين براندازنده اساس کاخ يزيديان، اين قلب تپنده تمامی مستضعفان و با سلام بر شهيدان از هابيل تا حسين تا شهيد مظلوم بهشتی و از بهشتي تا شهيدان گلگون کفن و بی نام و نشان هويزه و کربلاهای ايران. و اينک بر ماست که پاسدار خون شهيدان باشيم و با هوشياری و حراست از اين انقلاب خونبار اسلامی دين خود را نسبت به اسلام و اين شهيدان گلگون کفن ادا نمائيم.
شهيد ابوالفضل ثمری در سال 1343 و در اوايل فروردين در خانواده ای مستضعف ديده به جهان گشود. او شيرخوار بود که خانواده اش به کرمانشاه مهاجرت کردند. و در آنجا اقامت گزيدند. شهيد ثمری از همان اوايل کودکی با قوانين اسلام و قرآن خو گرفت و آشنا شد. در سن هفت سالگی پا به محيط مدرسه گذاشت و با داشتن استعداد و هوش کم نظير به تحصيل پرداخت. در سه ماهه تعطِِِيلی تابستان در کوره پزخانه مشغول کار می شد تا مخارج 9 ماهه تحصيل خود را تامين کند. ايشان شاگرد ممتاز کلاس بود. ايشان در زمان مبارزه با رژيم طاغوت در راه اندازی راهپيمايی ها و تظاهراتها بر عليه رژيم شاهنشاهی نقش بسزا داشت. پس از پيروزی انقلاب اسلامی او در دبيرستان محل تحصيل خود عضو انجمن اسلامی دبيرستان بود و فعاليت زيادی داشت. با شروع جنگ تحميلی او برای شرکت در جبهه های جنگ بی تابی می کرد. چندين بار قصد شرکت در جبهه های جنگ را کرد ولی به علل مختلف موفق نشد با کوششهای فراوان در سوم فروردين 1361 به جبهه های جنگ در اهواز از طريق بسيج اعزام شد. مدتی در پايگاه شهيد باهنر بود پس از آن در قرارگاه مرکزی کربلا اعزام شد و پس از حضور فعال سه ماهه او در جبهه، به کردستان رفت و پس از آن به پاوه اعزام شد او در يکی از مراحل عمليات رمضان شرکت کرد و سرانجام در همين عمليات در تاريخ 7/5/1361 به شهادت رسيد.
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.