بنام خداوند بخشنده مهربان. براستی ما آزاد هستيم و بسوی او هم می رويم يعنی همه ما اي پدر ای برادر و خواهر و دوستان عزيز بسوی او می رويم ولی چطور بايد بسوی او برويم آيا بادوست داشتن مال دنيا و فکر دنيا وخودخواهی؟ خير همه بسوی او می روند ولی بعضی ها در وسط راه سقوط کرده و ته دره جهنم افتادند ولی بعضی ها با عزت و افتخار بسوی او پرواز می کنند که انگار تمام ملائک زير دست و پای او را گرفته اند و به او خوش آمد می گويند. ای برادر و خواهر و پدر و مادر عزيز و دوستان مهربان من هم دارم می روم. می روم تا برای رضای خدا و شادی مستضعفين با کفار بعثی به جنگ برخيزم نه من بلکه تمام برادران پاک مقدس من به عشق خود رسيدم و چه خو راه خودم را رفتم و وظيفه خود را انجام دادم. شما که ادعای مسلمانی می کنيد آيا شما هم نمی خواهيد به وظيفه خود عمل کنيد وظيفه شما در پشت جبهه کمک به جنگ زدگان و سيل زدگان و بينوايان و رزمندگان اسلام در جبهه جنگ است البته آنها خدا را دارند و احتياجی به کمک شما نيست ولی شما بايد وظيفه خود را انجام دهيد و برای خاطر رضای خدا کار کنيد ن برای خاطر خودنمائی و ننشينيد بگوئيد انقلاب برای دردسر بود و نگوئيد روغن نيست، برنج نيست، گوشت نيست، که فردا عذاب سرسخت در انتظار شما است و ترا به خدا بيائيد در جبهه های جنگ و با چشم خود ببينيد اين پاسداران و بسيج و سربازان مومن .... گوش به حرف يک عده منافق آمريکائی و نوکر صفت ندهيد. که فردا نزد خدا مسئوليد.
بهرامعلی فخاری
شهيد بهرامعلی فخاری در شهرستان گلپايگان به دنيا آمد. او اولين پسر خانواده بود. پس از اينکه به سن 6 سالگی رسيد به مدرسه ابتدايی قدم گذاشت و تا کلاس ششم ابتدايی را با موفقيت پشت سرگذاشت و بعد از آن ترک تحصيل کرد ومدتی به کارکشاورزی پرداخت و کمی که بزرگتر شد به تهران نزد فردی با ايمان برای آموزش مبل سازی رفت ومدت زيادی در تهران ماند. شهيد فخاری همگام با راهپيمائی هائی که عليه شاه و رژيم طاغوت توسط مردم صورت می گرفت در خيابانها حضور پيدا می کرد و بسيار فعال وکوشا ومبارز بود. پس از پيروزی انقلاب خود را به عنوان يک سرباز وظيفه معرفی کرد که اين زمان همزمان بود با جنگ تحميلی که بهرامعلی بسيار شيفته شهادت بود از اين جهت پس از اعزام و آموزشهای لازم به منطقه عملياتی سرپل ذهاب منتقل شد. و پس از چندماه درگيری که بين نيروهای مسلح جمهوری اسلامی و رژيم بعثی پيش امد به مقام رفيع شهادت نائل گرديد. که پس از شهادت پيکر پاکش تا يک سال در همان محل به علت آتش جنگی مانده بود و پس از ان به وسيله برادران رزمنده پيکرش به خانواده برگشت و در گلزار شهدای شهرستان گلپايگان به خاک سپرده شد.
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.
