بسم الله الرحمن الرحيم
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود فراوان خدمت يگانه منجی عالم بشريت حضرت مهدی(عج) و با سلام و درود به رهبر کبير انقلاب اسلامی ايران امام خمينی.
ما از خداييم و به سوی او باز می گرديم. اکنون که اين برگه را به عنوان وصيت نامه می نويسم، از سلامت جسمی و عقلی برخوردار می باشم و آماده ام اين جهان فانی را در هر لحظه که خدا بخواهد وداع گفته و به ديگر خفتگان خاک بپيوندم.
از پدر عزيزم و مادر مهربانم، به خاطر اينکه مرا تا اين سن رساندند و برايم زحمت کشيده و غمها و رنجهای زيادی به خاطر من عمل کرده اند حلاليت می طلبم و از خدمتهای آنها تشکر می کنم و از آنها و از تمام پدران و مادران در اين کشور تقاضا دارم فرزندانشان را برای کشته شدن در راه خدا تربيت کنند و اين اولين آرزوی آنها باشد و خود را چنان آماده سازند که هر لحظه بتوانند اين عزيزترين نعمت خدائی را ابراهيم وار در راه خدا هديه کنند البته بنده خيلی کوچکتر از آن هستم که مطالبی را ايراد کنم اما اين دنيا ارزش نداردو محل گذر است و بايد فکر دنيای ديگری را کرد و آن آخرت است بله اين دنيا مزرعه آخرت است اگر در اين دنيا خوبی و نيکی و پرهيزکاری کرديم و خالص شديم کاری انجام داده ايم پس چه بهتر آنکه انسان يک مقدار به خودش بيايد و عاقبتش را در نظر بگيرد. پس در اين دنيا که مزرعه آخرت هست بايد خوب کشت و کاری نمود تا نتايج و حاصل خوب فراهم شود و يک مقدار بيائيم به جای غوغا و هياهوی زندگی ها به گناهان و کارهای زشت و اعمال گذشته خود تفکر کنيم سالهاست چون ماهی در اقيانوس شناوريم پس فکری به آينده خود کنيم که اين ارزش را دارد. همانا تفکری که ارزش يک ساعت آن در راه درست و حق بهتر از هفتاد سال عبادت است و از خواب غفلت بيدار شويم و نسبت به مسائل بی تفاوت نباشيم. خلاصه اين حقير خيلی گناهکارم و جز بدی کاری نسبت به خانواده و مردم نکرده ام بنده خالصی نبوده ام و لياقت شهيد شدن اين سعادت عظيم را ندارم. اما خداوند عزوجل ارحم راحمين است و بندگانش را دوست دارد غرض از اين گفتنيها اين بود که انسان يک روزی به دنيا آمده و يک روزی هم خواهد رفت و چه بهتر آنکه با سعادت برود و از خانواده هم می خواهم که بعد از اين فيض عظيم اگر قابل بوده ام و نصيبم شد بی تابی و گريه برای من نکنيد که موجب ناراحتيم می باشد و اگر گريه می کنيد طوری باشد که موجب شادی دشمن نشود و هميشه به ياد خداوند باشيد که ياد خدا مايه آرامش دلهاست و اين شهادت را به عنوان عروسی ام می پذيرم و از اين بابت می خواهم ناراحتی به خود راه ندهيد وافتخار کنيد که در اين راه رفتم.
برادران و خواهرانم را به خداوند بزرگ می سپارم و هر چه بدی ديديد از حقير حلال کنيد و شما را به صبر و استقامت دعوت می کنم و قابل نيستم که وصيتی به امت حزب الله کنم اما به عنوان يک برادر کوچک از شما می خواهم همانطوری که از اول انقلاب در صحنه بوديد از صحنه انقلاب خدای ناکرده خارج نشويد و توکل بر خدا کنيد که کار برای خدا دلسردی ندارد و قدر اين نعمت رهبری را بدانيد که جز لطف خدا چيز ديگری نيست و سنگرهای پشت جبهه را حفظ کنيد خصوصاٌ مساجد و سنگر نماز دشمن شکن جمعه و خدای ناکرده مثل حقير بی تفاوت نباشيد و اين را بدانيد که در معرض آزمايش هستيم.
در پايان پدر و مادر و خواهر و برادرانم و اقوام و خويشان و دوستان و آشنايان را به خداوند مهربان می سپارم و از شما می خواهم به خاطر آمرزش گناهانم دعا کنيد.
والسلام عليکم اسماعيل لياقت 15/11/64
مرغ باغ ملکوتم، نيم از عالم خاک دوسه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کويش پروبالی بزنم
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.