اين وصيتنامه ها انسان را می لرزاند و بيدا می کند. امام خمينی(ره)
و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل ا... امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
آنهائی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگوئيد آنها زنده اند و پيش خدای خود روزی می خورند.
با نام خدای خود و با سلام بر مهدی موعود (عج) و نائب بر حقش امام خمينی و با درود بر شهيدان راه حق و فضيلت و با درود بر رزمندگان جبهه های حق و باطل و با سلام و درود بر اسراء و مجروحين و معلولين و مفقودين انقلاب و جنگ تحميلی و با سلام خدمت شما مردم غيور و انقلابی که شايد اين آخرين سلامم باشد و وصيت کردن وظيفه شرعی هر فرد مسلمان است و وصيت خود را شروع می کنم. و می دانم که اکنون پدرجان که اين وصيت نامه را می خوانيد ناراحت می شويد اما بايد توجه داشته باشی که بايد در راه اسلام اين مشکلات و سختيها را تحمل کردو اصلاٌ ما بايد در راه اسلام از تمام هستيمان بگذريم. زيرا که هستی ما از خداست گرفته از مال و جان هيچ می دانی که راهم را آگاهانه انتخاب کردم و به جبهه رفتم تا دين خود را نسبت به خدا و مردم و شهداء ادا کرده باشم. و پس از اين رو ناراحت من نباشيد و آيا پدر و مادر جان می دانی با خدا معامله ای بزرگ انجام داده ای و من امانتی نزد شما بودم و اميدوارم که مرا ببخشی چون که فرزند لايق و خوب برای شما نبودم و وصيتم به مادرم اين است که مادر من تمام زحمتها و رنجهای زياد تو را از ياد نمی برم و با اين رنجها و رحمتها مرا به اينجا رسانيدی و مادر جان وقتی که خبر شهادتم را شنيدی ناراحت نباشد و خوشحال باش از اينکه فرزندت را در راه خدا و اسلام به شهادت رسيده است. مادر جان انشاءالله در روز قيامت در جلو (فاطمه زهرا(س) رو سفيد هستی و لی مادر جان نمی توانم شما را از گريه کردن بازدارم چرا که زحمت زياد کشيدی و برای من ولی اگر خواستی گريه کنی برای علی اکبر امام حسين(ع) گريه کن و مرا حلال کن و ای برادرم اميدوارم که شما هم در راه اسلام کوشا باشی و در برابر خون شهيدان دين خود را ادا کنی و اميدوارم که مرا ببخشی و حلال کنی برای خواهرانم همچون زينب وار در برابر سختيها و مشکلات دست و پنجه نرم کنيد و مرا ببخشيد و وصيت من حقير و گنهکار به مردم اين است که در همه حال شکرگزار باشيد و در هنگام فقر و غنا شکرگذار باشيد و مواظب آزمايشات الهی باشيد و همچنين در مقابل مشکلات توکل به الله کنيد و صابر باشيد و با نيروی ايمان استقامت کنيد و تا آخرين قطره خونتان در راه پيروزی حق بر باطل و پيروزی اسلام بر کفر مبارزه کنيد انشاءالله با سرافرازی در روز قيامت جزو صالحان و صديقان قرار بگيريد. و اما من چون راه خود را انتخاب کرده ام و هدفم فی سبيل الله می باشد و در اين زمان که ما وارثان خون شهيدان حسين (ع) و فرزند عزيزش خمينی بت شکن ابراهيم زمان لبيک بگوئيم (هل من ناصر ينصرنی) و خط سرخ شهادت انقلاب را به پايان ببريم و وصيت ديگر من اين است که امام را تنها نگذاريد و گوش به فرمان امام باشيد و دعا برای امام را يادتان نرود و به جبهه ها برويد که اسلام احتياج به خون و نيروهائی دارد و هر چند که من کوچکتر از آن هستم که بتوانم سخنی بگويم ولی وصيت ام به جوانان قهرمان اين است که بروند به جبهه و جای شهيدان را پر کنند چون که وظيفه شرعی است در آخر پدر و مادر و برادر و خواهر اگر جسد من به دست شما نرسيد ناراحت نباشيد چون در راه اسلام بايد سروجانها عاريه داد و بدنها در آتشش سوخت و تکه تکه شد و بدانيد که جسدهای ما شهيدان را يار آن مهدی به خاک می سپارند. و چند قطعه شعر را هم می نويسم:
اگر باشد قرار آخربميرم نمی خواهم که در بستر بميرم
خدايا کن شهادت را نصيبم که چون اصغر و اکبر بميرم
خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگه دار. 8/8/62 يداله گرامی
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.