بسم الله الرحمن الرحيم
ان الله اشتری من المومنين انفهسم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون فی سبيل الله فيقتلون و يقتلون و عدا عليه حقا فی التوراته و انجيل و القرآن و من اوفی بعهده من الله فاستبشروا ببيعکم الذی بايعتم به وذلک هو الفوز العظيم. سوه توبه آيه111
با سلام و درود بی پايان خودم به امام امت و امت قهرمان و شهيد پرور ايران و خانواده عزيزم چند کلمه ای با امت شهيد پرور خانواده گراميم سخن می گويم البته من خود را لايق اين نمی دانم که بخواهم به اين امت شهيدپرور توصيه هائی کنم و پيشنهادی برای آنان داشته باشم ولی فقط اين مسئله را ذکر می کنم که دست از پشتيبانی از امام عزيزمان که نايب برحق حضرت وليعصر (عج) می باشد بر ندارند و طبق دستور مرجع قرآن (اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولی الامر منکم) از کليه فرامين امام عزيزمان اطاعت کنند تا هر چه سريعتر انقلاب اسلامی که مقدمه ای از انقلاب حضرت مهدی (عج) می باشد شعاعش بر تمامی جهان گسترش يابد و در کليه مستضعفين اثر بگذارد تا بر عليه ظالمين و مستکبرين قيام کند.
آری ای امت شهيد پرور ايران تمام اين شهيدانی که در غم آنها از صد هزار افزايش يافته فقط به خاطر استقرار مبانی اسلام و شرع مقدس اسلام در همه ابعادش در جهان و ايران شهيد شده اند آنها نه چنين حماسه جوئی و نه جنگ طلبی داشتند و نه به خاطر پول و غذا و خانه و ماديات شهيد شده اند بلکه تنها هدف آنها استقرار اسلام و همه ابعادش بوده و انتظار همه اين شهيدان از شما امت شهيد پرور و قهرمان ايران اين است که تنها و تنها فرامين و دستورات امام را اطاعت کرده و برای دفاع و پشتيبانی خود از انقلاب و اسلام و نظام جمهوری اسلام و امام عزيزمان بيافزاييد.
من خيلی دوست داشتم به جبهه بروم و برای حفظ اسلام و انقلاب عزيزمان بکوشم و بجنگم و با خداوند تبارک و تعالی در راه او و فقط به خاطر رضای او و رسيدن به رضوان الله پيمان بستم که بجنگم تا وقتی که يا با کشتن دشمنان و يا کشته شدن خودم به پيروزی برسم و هر بار با مخالفت مادرم و خواهرم روبرو شدم البته اين مخالفت را به آنها حق می دهم زيرا که من تنها پسر خانواده مان می باشم ولی من اين سوال را هميشه از آنها می کردم که مگر شما سعادت را نمی خواهيد و هنگامی که آنها پاسخ مثبت می دادند من هم به آنها می گفتم من اين سعادت خودم را در شهادت در راه خداوند تبارک و تعالی می دانم و رضايت او از من برای من سعادتی بس بزرگ است و بالاخره توانستم رضايت خانواده ام را جهت رفتن به ميدان کارزار حق عليه باطل جلب کنم و بالاخره پس از جلب رضايت آنها در تاريخ ..... عازم جبهه شدم ونمی دانم که ديگر برمی گردم يا نه البته من لياقت شهادت را در خودم نمی بينم و خوب شايد توانستم با در خواست از خدای بزرگ اين سعادت را نصيب خودم کنم و انتظار من از خانواده ام و از دوستان و آشنايان و برادران عزيز و خواهران گرامی که نسبت به من شناختی دارند اين است که هر چند که گريه برای شهيد شرکت در حماسه او به خاطر شهادت من عجز و ناله نکنند واگر می خواهند برای من گريه کنند فقط به نيت شرکت در حماسه شهيد گريه کنيد به خاطر اينکه من از بين آنها رفته ام.
شهيد ناصر شايسته در ساعت 4 بعد ازظهر روز پنج شنبه 17 آبان 1342در گوگد گلپايگان متولد شد و پس از طی دوره ای از عمر پربرکتش و اخذ مدرک ديپلم در حوزه علميه قم به عنوان طلبه پذيرفته شدو در تظاهرات انقلابی عليه رژيم شاه و شرکت فعال در پخش اعلاميه و پوستر عليه رژيم طاغوت داشت و پس از پيروزی انقلاب و با توجه به شغلی که داشت و علاقه ای که به رهبر انقلاب داشت در بسيج ثبت نام نمود و پس از آغاز جنگ تحميلی بر خود وظيفه دانست که در دفاع از کشو رو ملت به پا خيزد از اين جهت بسوی جبهه حق عليه باطل شتافت و به عنوان يک رزمنده ايثارگر در منطقه عملياتی شلمچه شروع به خدمت کرد و سرانجام در تاريخ 23/4/61 در عمليات رمضان شرکت نموده و به فيض شهادت نائل گرديد.
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.