بنام آنکه هستی از اوست و هر آنچه در آسمانها و زمين است همواره در حال تسبيح اويند. ولا تسحبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
گمان نکنيد کسانيکه در راه خدا کشته شدند مرده اند بلکه زده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند. خدايا تو را شکر می کنم که انتظار ديرينه مرا به پايان رسانيدی و مرا به آرزويم که همان جبهه بود و رهائی از دنيای مادی رسانيدی.
مدتها بود که در پی فرصتی بودم تا بالاخره فرصت پيش آمد و اين فرصت را من به اين زودی از دست نمی دهم تا به (احد الحسنين) نائل گردم, يا پيروزی يا شهادت.
اگر پيروز شديم که حتماٌ می شويم که هيچ واگر به شهادت رسيديم که فبها و ا... اخرجکم من بعاون امهاتکم لا تعلمون شيئاٌ و جعل لکم السمع و الابصار و الافئده لعکم تشکرون.
و خداوند خارج کرد شما را از بدن مادرانتان در حالی که چيزی نمی دانيد و قرار داد برای شما گوش و چشم و قلب را به تدريج عطا کرد تا شايد شکرگزار باشيد.
ای مردم ای امت حزب ا... ای امت شهيد پرور, آيا با وجود چنين نعمات الهی که از طرف خدا به ما ارزانی داشته شده, آيا صحيح است که ما در پشت جبهه با هم نزاع کنيم و دو دستگی در بين ما وجود داشته باشد. يا بهتر است به جای اين کارهای بيهوده به ياد جبهه بوده و رزمندگان را فراموش نکنيم. سخنی دارم با همکلاسيهايم و آن اينکه اگر می توانيد به جبهه بيائيد واگر نمی توانيد حتماٌ درس بخوانيد نه درس خواندنی که با جبر و زور باشد. بلکه با آگاهی و اختيار و سخنی دارم با امت حزب الله و هميشه در صحنه: با وجود پرپر شدن گلهايمان در خط مقدم جبهه و در بمباران شهرها درست نيست که شما دودستگی در بينتان باشد. به شايعات گوش ندهيد مگر مطمئن شويد. امام راتنها نگذاريد و سخنی دارم با خانواده گراميم اگر من شهيد شدم و به فيض عظيمی نائل گشتم برای من گريه و ناله نکنيد تا موجب خوشحالی منافقين کوردل و فرصت طلب گردد . شما بايد افتخار کنيد که از خانواده شما نيز امانتی از مجموع امانات الهی صحيحاٌ و به درستی به صاحب اصليش يعنی خداوند تبارک و تعالی برگردانيد شده است. من عزم سفر کردم واز خداوند خواستم و بحمدالله تا کنون خوب بوده و از خداوند می خواهم که مرا به يکی از بهترينها يعنی (پيروزی يا شهادت) برساند. از خانواده عزيزم می خواهم که مرا حلال کنند که برای من بسيار زحمت کشيدند از تمام دوستان و آشنايان (بچه های پايگاه با برادر حسين آقا مصطفوی) (بچه های بسيج با برادر سرور) (همکلاسيها وامت حزب الله) که برگردن اين حقير حقی دارند يا از من بدی ديدند عاجزانه می خواهم که مرا حلال کنند و من هم از حق خودم می گذرم که خداوند فرموده: من از حق خودم می گذرم اما از حق الناس نمی توانم بگذرم. همچنين از مادرم و برادرم می خواهم که اگر آنها را اذيت کردم مرا ببخشند وحلال کنند مقداری هم نماز و روزه قضا دارم برايم انجام دهيد. مقداری هم مقروضم, آنرا ادا نمائيد. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته
خدايا تا ظهور دولت يار خمينی را برای ما نگهدار
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.