نامه شهيد محمدتقی فياضی
خدمت پدر و مادر بزرگوار و عزيزم سلام عرض می کنم و با آرزوی سلامتی شما و تمامی اهل خانواده از درگاه خداوند منان خواهانم و پيروزی و موفقيت و شادی شما را آرزومنديم. اگر از حال اينجانب خواسته باشطد با خبرباشی به لطف خدا حالم خوب است و هيچگونه ناراحتی در بين نيست. من عليرضا را که در مهاباد است ديدم و حالش خوب است و سلام می رساند. و تا به حال چند دفعه به ديدنش رفتم. امروز يک تلگرام از دائی ابوالفضل داشتم که خيلی خوشحال شدم. البته چند نامه هم از گلپايگان داشتم که يکی از شما و يکی از حميد که به حميد بگوئيد يک نامه ديگر برای من بنويسد تا جواب بدهم چون نامه اش را گم کردم و جواب تلگرام دائی ابوالفضل را هم نوشتم و دادم به بچه ها که به مخابرات می روند تلگرام بزنند. ديگر چيزی برای نوشتن ندارم از قول من خدمت تمامی برادران با خانواده و خواهران با فرزندانشان و تمامی دوستان و آشنايان سلام و دعای مخصوص برسان.
خداحافظ به اميد ديدار. تقی 23/12/61
شهيد محمدتقی فياضی در سال 41 در روستای کنجد جان در چند کيلومتری گلپايگان ديده به جهان گشود پدرش کارگری بيش نبود. او دوره تحصيل خود را در روستا آغاز کرد و توانست تا مرحله ديپلم تحصيل کند. پس از آن برای رفتن به سربازی اقدام کرد ولی موفق نشد. در سال 61 که همزمان با جنگ تحميلی بود برای بار دوم مراجعه کرد و به سربازی رفت و بعد از پايان دوره آموزشی در مهاباد, بسيج سپاه او را به عنوان گروه فدائی در اختيار گرفت و او به عنوان يک سرباز رزمنده جنگيد و سرانجام در تاريخ 15/1/62 در منطقه مهاباد به دست گروهی بعثی کافر به شهادت رسيد و اين مدال پرارزش را با افتخار بر گردن آويخت و پيکر پاکش به شهرستان گلپايگان منتقل و به خاک سپرده شد.
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.