بسم رب الشهداء و الصديقين
والذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبيل الله به اموالهم و انفهسم اعظم درجه عندالله.
و ای کسانيکه که ايمان آورده ايد هجرت کنيد وجهاد کنيد در راه خدا با جان و مالتان که بزرگترين درجه را نزد خدا داريد.
سپاس و درود خداوند بر رسولش و ائمه اطهار(ع) خصوصاٌ آخرين ستاره درخشان آسمان ولايت امام زمان(عج) و نائب بر حقش امام خمينی, رهبر تمام مسلمين جهان و سلام و درود فراوان بر سالار شهيدان امام حسين(ع) و تمام شهيدان صدر اسلام و شهيدان راه حق و حقيقت.
خداوندا در اين عمر کوتاه خود نتوانستم کاری شايسته در راه رضای تو انجام دهم بجز گناه و معصيت, اما در آخر عمر خود به ندای هل من ناصر ينصرنی امام حسين(ع) پاسخ گفتيم و بسوی ديار عاشقان شتافتم تا به ياری خود با برادران و همسنگران گرامی و عزيز خود راه حسين را زنده نگه داريم. و پرچم لا اله الا الله و محمد رسول الله را در سرتا سر جهان بيافکنيم و تا آخرين قطره خون در راهت قدم برداريم و آخرين مقصد خود که شهادت است برسيم, مانند امام حسين(ع).
خداوندا خود شاهد هستی که من آگاهانه با قامتی بلند و عزمی راسخ و نيتی خالص در راهت قدم برداشتم تا دين خود را به اسلام و امام بزرگوارم ادا کرده باشم که شايد از گناهانم درگذری که در روز قيامت رو سياه نباشم و در صف دوزخيان قرار نگيرم.
حالا چند جمله ای وصيت به امت دلاور و هميشه در صحنه خود دارم که انشاءالله به آن عمل کنيد. اين وصيت نامه را در حالی می نويسم که قلب هزاران جوان مسلمان در طپش برای يک حمله وسيع به کفار می باشد جوانانی که برای حمله بر يکديگر سبقت می گيرند و شهادت خود را سعادت خويش می دانند و بسوی معبود خود می شتابند من هم اگر سعادت داشته باشم می خواهم در اين حمله شرکت کنم و اميدوارم که به فيض شهادت برسم تا شايد با اهداء خون ناچيز خون دين خود را به اسلام و امام ادا کرده و به ندای هل من ناصر ينصرنی حسين(ع)لبيک گويم تا به دشمنان اسلام ثابت کنم که مسلمان شهادت را سعادت خويش می داند و با آغوش باز, به جهاد بر عليه کفارمی آيد, ای امت دلاور هميشه در صحنه وحدت خودتان را حفظ کنيد تا منافقين اين از خدا بی خبرها در ميان شما رخنه نکنند و پيروز باشيد و سرچشمه اين وحدت نماز جماعت-نمازجمعه- عزاداريها و تشييع جنازه شهيدان پاکباخته می باشد که مشت محکمی است به جنايتکاران تاريخ و سنگر وحدت مسجد است مساجد را خالی نکنيد که بهترين مکان برای وحدت و پيروزی شما می باشد.
ای جوانان نکند که در رختخواب ذلت بميريد که اميرالمومنين در محراب عبادت شهيد شد که شهيدان زمان خودمان آيت اله مدنی- آيت اله دستغيب- آيت اله صدوقی- آيت اله اشرفی اصفهانی- اينها شهيدان محراب هستند که سوختند و ساختند و عالم بشريت را روشن کردند, نکند در حال بی تفاوتی بميريد که علی اکبر حسين در راه حسين(ع) با هدف شهيد شد.
ای مادران, مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيری کنيد که فردا در محضر خدا نمی توانيد جواب زينب را بدهيد که تحمل 72 شهيد با وفای برادرش حسين را نمود. همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد بفرستيد تا اسلام را به پيروزی نهائی برسانيد و حتی جسد فرزندانتان را هم تحويل نگيريد چون که مادر(وهب) فرمود: سری را که در راه خدا داده ام هرگز پس نمی گيرم. يا اگر جسد فرزندانتان را نيافتيد ناراحت نباشيد چون از اين خانواده ها زياد هستند.
برادران استغفار و دعا را از ياد نبريد که بهترين درمانها برای تسکين دردهاست و هميشه بياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نياندازند و شما را از روحانيت متعهد جدا نکند که اگر چنين کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست حضورتان را در جبهه های حق عليه باطل ثابت نگه داريد در امام بيشتر دقيق شويد و سعی کنيد که عظمت او را دريابيد و خود را تسليم او سازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنيد اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنان که پيرو خط سرخ امام خمينی نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريستند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دماء شهدا آنان را متحول سازد و به رحمت الهی نزديکشان کند. سلام مرا به رهبر عزيم برسانيد, و بگوئيد تا آخرين قطره خون خود سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خداوند پيمان می بندم که در تمام عاشوراها و تمام کربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگاميکه همه احکام اسلام در زير پرچم اسلامی امام زمان (عج) به اجرا درآيد.
پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم, از گناهانم درگذريد. خصوصاٌ مادر عزيز و مهربانم من جز بدی کاری ديگر نکردم به تو مادر عاجزانه از تو می خواهم که از گناهانم درگذری که من به تو خيلی بدی کردم, مادر نکند بعد از شهادتم گريه کنيد حتی اگر جسد من هم پيدا شد برای من گريه نکن, برای امام حسين و برای زينب گريه کن که 72 شهيد داد و برای شهيدان گمنام گريه کن.
خانواده عزيزم من درحدود5/1 سال نماز قضا دارم و 2 ماه روزه از شما می خواهم برايم بگيريد تا شما و تمام شما را شفاعت کنم و از دوستان و برادران عزيزم می خواهم که راهم را ادامه دهند و اسلحه گرمم را به زمين نگذارند و تا آخرين قطره خون خودتان مبارزه کنيد تا حکومت حضرت مهدی (عج).
اگر قرار باشد آخر بميرم نمی خواهم که در بستر بميرم
خدايا کن شهادت را نصيبم که همچون اضغر و اکبر بميرم
بايد ببخشيد که اين وصيت نامه را در موقع حمله می نويسم و در تاريکی شب است.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار. و السلام
محمدفتوت تاريخ 3/7/1362
شهيد محمد فتوت در روز نوزدهم شهريور ماه سال44 در روستای ضامن آباد شهرستان گلپايگان ديده به جهان گشود. پدر او يک کارگر ساده او را با زحمات زيادی بزرگ کرد. او در سال51 مشغول تحصيل در دوره ابتدائی شد. و پس از پايان دوره ابتدائی از روستای ضامن آباد به نيوان سوق نقل مکان کردند. و پس ازگذران دوره راهنمائی وارد دبيرستان آيت اله گلپايگانی گوگد شد. پس از پيروزی انقلاب به علت علاقه زيادی که به امام و انقلاب داشت با تشکيل بسيج وارد اين نهاد مقدس شد و از آن پس از ادامه تحصيل منصرف و شروع به فعاليت در پايگاه های بسيج کرد. او با شروع جنگ و گذشت يک سال از شروع جنگ تحميلی بسيار تلاش می کرد تا خود را به جبهه ها برساند. اما به علت کم بودن سنش نمی توانست که به جبهه برود. ولی موفق شد که خود را آماده رفتن به جبهه کند او از طريق بسيج اعزام به جبهه مريوان شد. و در عمليات والفجر شرکت کرد. و در تاريخ 2/8/62 به مقام شهادت نائل گرديد.
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.