بسم الله الرحمن الرحيم
بنام خداوند بخشنده مهربان
و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتاٌ بل احياء عند ربهم يرزقون.
گمان نکنيد آنانکه در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند.
شهيد به مقام والای قرب الهی و ديدار حق نائل می گردد. رسول اکرم (ص)
شهيد از همه افراد افضل است. امام خمينی
بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و هستی بخش جهان, خدائيکه اين همه نعمت را در اختيار بشر قرار داد و خدائيکه نور ايمان و هدايت را در دل بشر افکند, درود به تمام پيامبران الهی و درود به ائمه اطهار(ع) و درود و سلام بر رهبر کبير انقلاب و نائب بر حق مهدی(ع) امام خمينی رهبری که ما را از منجلاب فساد و تباهی نجات داد و درود به تمام شهدا از ابتدا تا انتها و درود و سلام به اسرای اسلام و خانواده های آنان که همگی در راه انقلاب فداکاری کردند.
پدر و مادر عزيز چند کلمه ای را به عنوان وصيت و سفارش به عرض شما می رسانم:
ابتدا از شما می خواهم که در مساجد شرکت کنيد و از دعا ما را فراموش نکنيد و مساجد مهمترين سنگر انقلاب است خدا را خاضعانه بندگی کنيد و با خدا راز و نياز کنيد و اگر می خواهيد مرا ياد کنيد به حرف امام گوش فرا دهيد و طول عمر رهبر را از خدا بخواهيد و برای پيروی رزمندگان اسلام و کربلا دعا کنيد و برای آزادی تمام اسرای اسلام دعا کنيد.
پدر و مادر عزيز من شما را خيلی ناراحت کردم برای من خيلی زحمت ها کشيديد و من جبران زحمتهايتان را نکردم, مادر عزيز می دانم که چه شبهائی را نخوابيدی تا من راحت بخوابم خود را به زحمت انداختی تا من به زحمت نيفتم اميدوارم که شيرت را برمن حلال کنی و مرا ببخشی, پدر عزيزم می دانم چه ناراحتيهائی تحمل کردی تا من راحت باشم و چه زحمتهائی را برای من کشيدی ولی من برای شما هيچ کاری نکردم و به شما بی احترامی کردم, خداوند به شما اجر عنايت فرمايد. ای پدر و مادر عزيزم از شما می خواهم که برای شهادت من بی قاری نکنيد زيرا که من امانتی از خداوند در نزد شما بودم و حالا خدا امانت را از شما گرفت. از شما پدر و مارد عزيز و شما برادران و خواهران ارجمند می خواهم که مرا حلال کنيد, از تمام عموها و خاله ها, دائی ها و زن دائی ها, عمه, بی بی حلاليت می طلبم از تمام عموزاده ها و دائی زاده ها می خواهم که مرا حلال کنند از تمام دوستانو آشنايان و همسايگان که نسبت به آنها بدی کردم و آنها را ناراحت کردم و احتمالاٌ درباره آنها غيبت کرده ام می خواهم که مرا حلال کنند از همه شما می خواهم که مرا ببخشيد و آمرزش اينجانب را از خداوند متعال بخواهيد که خداوند آمرزنده و مهربان است. از شما می خواهم که خمس پول مرا بدهيد و بقيه پول و ساير اموال اينجانب را اگر احتياج نداريد به جبهه و حساب امام کمک کنيد. اگر کسی از من بستانکار است حتماٌ پول و بستانکاريش را بدهيد و ديگر حقوقی که احتمالاٌ بر گردن من است ادا کنيد پدر عزيز من حدود 3 ماه نماز قضا بر گردن دارم که در کوچکی به علت نادانی نخوانده ام از شما می خواهم که يا خود به جا آوريد و يا پول را بدهيد که آنرا بخوانند. پدرعزيز من در کوچکی در داخل مغازه پول بر می داشتم از شما و عموی عزيز می خواهم که آنرا بر من حلال کنيد از همگی شما التماس دعا دارم. خدايا از تو می خواهم که به لطف و کرم خودت مرا ببخشی و بيامرزی و از تو می خواهم که امام امت را طول عمر و سلامتی و رزمندگان اسلام را پيروزی و دشمنان اسلام را نابودی و شکست عطا کنی. آمين يا رب العالمين.
احمد اکرمی 26/12/62
زندگينامه شهيد
شهيد احمد اکرمی در سال 44 در خانواده مذهبی در شهر گوگد به دنيا آمد همزمان با شروع تحصيل از همان خردسالگی با رفتن به کلاسهای فراگيری قرآن با معنويات و قداست مجالس مذهبی خو گرفت. 12 ساله بود که همزمان با شروع نهضت در راهپيمائيها شرکت می کرد بعد از پيروزی انقلاب و شروع جنگ تحميلی از سال 61 در حالی که 17 سال از عمر او می گذشت به جبهه های جنگ شتافت و در جبهه همزمان دروس خود را نيز ادامه داد و در سال 63 ديپلم گرفته و در ايام مرخصی نيز به کلاس فراگيری علوم عربی می رفت و ارتباط خود را با علما و روحانيون و متدينين همواره حفظ می کرد. شهيد احمد اکرمی پس از چهار سال حضور درجبهه ها نهايتاٌ در سال 1365 به آرزوی ديرينه خود دست يافت و به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
ارسال دیدگاه
این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.