وصيتنامه شهيد عباس قاضی زاهدی
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
رب شرح لی صدری و يسرلی امری و حلل عقده من لسانی يفقهو قولی. قال الله فی محکمه لکتاب الکريم
و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون
گاهی از مواقع شنيده می شود که بعضی از به اصطلاح روشنفکران به پيروزی از القاعات راديوهای بيگانه روحيه شهادت طلبی را در رزمندگان عزيزمان مورد نکوهش قرار داده و آن را خلاف عقل و دين می دانند و به آيه شريفه ای که در قرآن کريم هست که می فرمايد: با دست خودتان، خودتان را هلاک نسازيد. به اين آيه شريفه تمسک کرده و با اظهار دلسوزی فرهنگ شهادت طلبی را مخالف قرآن عزيز می دانند. ولی ظاهر اين مطلب بر اين گويندگان و نويسندگان اشتباه شده است. اينجا بايد گفت که شهادت طلبی يک مسئله است و خود را در معرض مرگ و هلاکت قرار دادن مطلب ديگری. اين را هم بگويم که فتوای امام بزرگوارمان و مراجع عظام اين مسئله هلاکت و خود را در معرض مرگ قرار دادن را حل کرده که فرمودند: حفظ جان بر هر شخصی لازم است همانطور که در احکام هست که اگر در نماز انسان در حال نماز هست و جان خود و ديگری را در خطر می بيند نماز را بشکند و جان خود و ديگری را از مرگ نجات دهد و همين چند کلمه و همين مسئله برای آنهائی که بی جا دلسوزی می کنند کافی است و بايد بدانند که اسلام عزيژ ما در همه ابعاد توجه داشته و اما مسئله شهادت طلبی، جای هيچ شک و ترديد نيست که اين امر، امری ستوده و مستحب و تنها ويژه مردان خداشناس است زيرا شهادت سعادتی است که نصيب هر کس نمی شود و دليل بر اين ادعا اين است که در دعاهائی که از ائمه اطهار سلام اله عليها رسيده، در آن دعاها از خداوند توفيق شهادت در راهش را خواستند و بزرگترين آرزوها و خواسته هاشان شهادت در راه خدا بوده که حضرت علی (ع) در آن عهدنامه ای که به مالک اشتر می نويسد در پايان آن عهدنامه می نويسد که من از خدا می خواهم که خاتمه کار من و تو را سعادت و شهادت در راه خودش قرار دهد که بازگشت همه به سوی اوست.
پس بنابراين شهادت طلبی يکی از بزرگترين خواسته ها و آرزوهای اولياء خداست و من هم عاجزانه و فقيرانه از خدای منان می خواهم که اين سعادت بزرگ را نصيب اين بنده کوچکش و حقير و ذليلش بفرمايد. انشاءالله واما آن کسانی که شهادت طلبی را نکوهش می کنند و کرده اند ارزش و عظمت آن را نمی دانند و همچنانکه بعضی از عوام الناس می پندارند که شهادت مرگ زودرس است. من خودم در جامعه مشاهده می کردم و می ديدم که بعضی از آن سوداگران ، گران فروش که قرآن کريم به آنها خطاب می کند ويل للمطففين وای بر شما گران فروشها و کم فروشها. که امام صادق در تفسير اين آيه شريفه می فرمايد: ويل به معنای يک چاهی است در جهنم که ضمن اينکه اين افراد را در جهنم می برند در آن چاه که يکی از چاههای جهنم است می اندازند. اينها هر موقعی که به آنها اعتراض وارد می شود که چرا جنس را گران می فروشيد برای توجيه خودشان می گويند ای آقا هر چيزی گران شده به جز جان آدمی و با اين سخن مسخره آميز، طعنه به اين عاشقان شهادت و پيروزی می زنند واما در جواب اين ناآگاهان از خدا بی خبر بايد گفت: که پس اگر چنين است چرا اميرالمومنين علی (ع) در نامه به مالک اشتر آنچنان می نويسد و يادر آن لحظه ای که ابن ملجم مرادی لعنت الله عليه با شمشير زهر آلود خودش فرق مبارک آقا را دو تا می کند فرياد بر می آورد فزت برب الکعبه. به خدای کعبه که رستگار شدم و به اين افراد بايد گفت: در درون شما هيچ چيز به جز ضعف ايمان و حب دنيا لانه نکرده که حب الدنيا سبب الفتن. دوستی دنيا کليد تمام بدبختی ها و فتنه ها است و اين دوستی دنيا است که انسان را بر آن می دارد که برخلاف دستور رهبر و ولايت فقيه اش عمل کند.
خداوند در جواب اين افراد در قرآن کريمش می فرمايد در سوره توبه آيه 110 می فرمايد: ان الله اشتری من المومنين العظميم خداوند می فرمايد خدا جان و مال اهل ايمان را به بهای بهشت خريداری کرده آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دين را به قتل برسانند و يا خود کشته شوند اين وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات وانجيل و قرآن ايراد فرموده و از خدا با وفاتر به عهد کيست؟ ای اهل ايمان شما به خود در اين معامله بشارت دهيد که معامله با خدا به حقيت سعادت و پيروزی است.
آری ای خواهر وبرادر عزيز بدان که در سرتا سر گيتی چنين معامله پرسودی وجود ندارد به خدا سوگند اگر نبود برای مسلمين به جز همين آيه شريفه کافی بود که هر مومن به خدائی را وا دارد که سر از پا نشناسد و زن و فرزند، پدر و مادر، خانه و کاشانه و تمام اين لذات دنيوی که همه آنها به قول قرآن کريم جز متاع فريبنده ای بيش نيست کارها کند و به اميد شهادت و پيروزی رو به جبهه ها آورد.
باز خداوند در قرآن کريمش در سوره آل عمران آيه 155 می فرمايد: يا ايها الذين آمنوا.... ای گروندگان به دين اسلام، شما مانند آنان که راه کفر و نفاق پيمودند نباشيد که گفتند اگر برادران و خويشان ما به سفر نرفته بودند و يا به جنگ حاضر نمی شدند. به چنگ مرگ نمی افتادند. اين آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنها خواهد کرد و خداست که حيات بخشد و بميراند و به هر چه کنيد آگاه است اگر در راه خدا بميريد و يا کشته شويد در آن جهان به آمرزش و رحمت خداوند نائل شويد و آن بهتر از هر چيزی حيات دنيا برای خود فراهم می توانيد کرد. اين آيات به ما هشدار می دهد که مبادا اين سعادت و کمالات را ناديده بگيريد و آن بهتر از هر چيزی حيات دنيا برای خود فراهم می توانيد کرد اين آيات به ما هشدار می دهد که مبادا اين سعادت و کمالات را ناديده بگيريد و ای پدر و مادرانی که نوجوانانتان عاشق به جبهه هستند و می خواهند در جبهه های حق عليه باطل شرکت کنند از رفتن جوانانتان به جبهه جلوگيری نکنيد که خدای ناکرده اين عذاب شامل حالتان گردد و باز در قرآن کريم در سوره آل عمران در آيه 168 خداوند می فرمايد و لا تحسبن الذين قتلوا ....، البته نپنداريد که شهيدان در راه خدا مرده اند بلکه زنده به حيات ابدی شدند و نزد خدا متنعم خواهند بود. آری اين آيات نکوهش می کند آن کسانی را که با شنيدن خبر شهادت کسی می گويند حيف بود اينان نمی دانند که خود بيچاره اند که در دام پيشامدها و گرفتاريها و زرق و برق دنيا و ماديات غرق شده اند و مرگ هم هميشه در دو قدم آنهاست و بی خبرند و باز خدا در قرآن کريم در سوره نساء در آيه 77 و آيه 78 می فرمايد: ای رسول بگو زندگی دنيا متاع زودگذر است و آخرت برای پرهيزگاران بهتر است و آنجا کمترين سمتی به کسی نمی شود و شما هر کجا که باشيد مرگ شما را فرا می رسد اگر چه در دژها و کاخها و برجهای محکم باشيد که اين آيه شريفه با همه ادامه دارد.
با توجه به اين آيات شريف افرادی هستند که در سخن گفتن خيلی شجاعانه و بی باکند ولی موقع عمل که می رسد دست از مال و جان کشيدن برای آنها بسيار سخت می شود که روايت هست از سرور شهيدان حضرت اباعبدالله که می فرمايد: موقع آزمايش که فرا می رسد عده مومنين خيلی کم می باشد.
ای برادر و خواهر عزيزم امروز روز عمل است اگر می گوئی ما خواهان پياده شدن حکومت اسلامی هستيم. اگر می گوئی من پيرو رهبرم. اگر می گوئی من عاشق اباعبدالله الحسين هستم بايد در عمل نشان دهی، با شعار درست نمی شود. امروز بايد هدف و راهت را در عمل نشان دهی. آنهائی که می گويند من عاشق امام زمان (ع) هستم وليکن دستورات نائب برحقش را زيرپا گذاشتند هر کجا چهارنفر سودجو و فرصت طلب را می بينند شروع می کنند به گله کردن و می گويند ای آقا نه تايد پيدا می شود نه سيگار پيدا می شود و نه چيز ديگری اين را بايد بدانيد که بی عشق خمينی نتوان عاشق مهدی شد.
مهدی فاطمه چنين عاشقانی که تايد و سيگار و ديگر چيزهای مادی را ترجيح می دهند بر عشقشان نمی خواهد. عاشقان حقيقی مهدی آن جوانان پاکی هستند که در جبهه ها همه چيز خود را فدای راه و هدف مهدی می کنند و کردند. شما بدانيد که با اين رفتارتان و حرفهايتان قلب امام زمان (عج) و نائب برحقش رهبر کبير انقلاب را به درد آورده ايد. آنقدر اين سيد اعظم فرزند زهرا را آزرديد که در آن سخنرانی اشان فرمودند: ما نمی دانيم با اين نماز خوانها چه بکنيم ما نمی دانيم با اين نماز شب خوانها چه بکنيم.
ای برادر و خواهر من امروز روز امتحان است ابن ملجم مرادی لعنت الله عليه نماز شبش ترک نمی شد. پيشانی اش از نماز و سجده پينه کرده بود. مواظب باش امروز روز امتحان عجيبی است ای آن کسی که توقع از اين ملت و دولت محروم داری، آيا تا به حال يکبار به جبهه رفته ای. آيا يکبار از چند جوان که در خانه داری و از امکانات و بيت المال مسلمين استفاده می کنند از حمام مسلمين، از آب مسلمين، از جاده مسلمين، از پل مسلمين و از ديگر امکانات بيت المال مسلمين استفاده می کنند تا به حال به جبهه فرستاده ای. آيا تا به حال دستت درکيفت رفته و يک، يک تومانی به اين دولت کمک کرده اي، آيا ذره ای در مصرف از بيت المال صرفه جوئی و يا دلسوزی کرده ای. خوب پس ديگر چنين کارهائی را انجام نداده ای حداقل ديگر چنين طلبکار نشو. بگذار تا اين دولت و ملت کارشان را انجام بدهند و شر اين بعثيون را از سر اين مملکت کوتاه کنند. به خدا قسم اگر اين نانجيب ها به سر ما مسلط شوند به صغير و کبير و ناموس ما رحم نمی کنند و در مسجدها را به روی ما می بندند و در ميخانه ها و شراب فروشی ها را بروی جوانتان باز می کنند. ای عزيزان و سرورانم خداوند به شما نعمتی عطا فرموده قدر اين نعمت را بدانيد و الله خداوند اين نعمت را از شما می گيرد. اين قابل قبول است که نارسائيها و کمبودها هست وليکن الان شما می توانيد اين کمبودها را تحميل کنيد ولی آيا آن وقت که جوانت در گوشه خيابان افتاده باشد و يا از شدت مستی عربده و فرياد بکشد آن را می توانی تحمل کنی. مسلما هيچ مسلمانی چنين چيزی را نمی تواند تحمل کند و شما عزيزان صبر بدهيد تا ان شاءالله اين جنگ با پيروزی به پايان برسد تمام اين نارسائيها برطرف شود. شما الان ملاحظه بفرمائيد اکثر بودجه مملکت صرف هزينه جنگی می شود و باز هم با اين موقعيت جنگی می بينی چقدر اين روستاهای محروم صاحب آب و برق و حمام و غيره شدند. من از شما عزيزان و سروران گرام عاجزانه خواهش می کنم با ديگر برادران دست دوستی و اخوت بدهيد و اين اختلافات جزئی را کنار بگذاريد و در اين شب نشينی ها و جلسات که می نشينيد به جای اين حرفهای اختلاف آميز صحبت از دوستی ومحبت بزنيد و همديگر را در مسائل واحکام شرعيه امر به معروف و نهی از منکر کنيد از اينکه با شما عزيزان تند صحبت کردم معذرت می خواهم و اما نکته ای که در اينجا به ذهنم خطور کرد مسئله نماز و روزه است. من خودم در بعضی از جوانان عزيز مشاهده می کردم و می ديدم که اهميتی به اين دو مسئله می دادند. من هر چند کوچکتر از آن هستم که بخواهم کسی را موعظه کنم وليکن من باب امر به معروف و نهی از منکر که بر هر فرد مسلمانی واجب شده خواستم که چند کلمه در اين رابطه با شما عزيزان و سرورانم صحبت کنم.
ای خواهر و برادر عزيز اين همه شهيد واين همه مجروح واين خانواده های بی سرپرست گشته و يتيم شدن دختر بچه ها و پسربچه ها به خاطر نماز است. شما عزيزان در روايات و از واعظان گرامی خيلی شنيده ايد و خوانده ايد که ظهر عاشورا حضرت اباعبدالله الحسين در ميدان جنگ اقامه نماز کرد و ايستاد به نماز به مولا عرض کردند که حسين جان الان در ميدان جنگ و نماز مولا فرمود: تمام اين مصيبتهائی که من و اهل بيت متحمل شده ايم و اين خون هفتاد و دو تنی که به ناحق ريخته می شود به خاطر نماز است. اگر نماز نباشد دينی وجود ندارد (الصلوه عمود الدين) نماز ستون دين است. اگر يک ساختمان را ستونش را بکشيم ساختمان فرو می ريزد شما اگر بهترين کارهای نيک را انجام دهيد ولی نماز نخوانيد و بی تفاوت باشيد نسبت به نماز و روزه امکان دارد هيچ قبول نشود برای شما کارهای خير و اگر نماز خوانديد و روزه گرفتيد اگر خدای ناکرده خطائی هم مرتکب شديد امکان بخشش و رحمت خداوند هست امام صادق(ع) می فرمايد: کسی که به نماز اهميت ندهد از ما نيست و وای بر کسی که امام و پيشوايش بگويد توجزو امت من نيستی و اين حقير پناه می برم بر خدا از اين جمله.
ای عزيزان، نماز بخوانيد که نماز آرام بخش روح و روان است (الصلوه معراج المومن) نماز معراج مومن است. نماز است که مومن را به معراج می برد و بر می گرداند. ای خواهر و برادر عزيز بدانيد که خداوند احتياج به نماز من و تو و ديگری ندارد. ولی من و شما بايد ادب و معرفت در محضر حضرت حق داشته باشيم. شما ببينيد خداوند من بنده را در شبانه روز 24 ساعت در اختيار تو گذاشته و آنهمه نعمتها در اختيارمن بنده ناشکر قرار داده آن موقع از انصاف بدور نيست اگر من از اين 24 ساعت نيم ساعت آن را در عبادت و شکرگزاری نعمتهای حضرت حق قرار ندهم.
شما اگر ملاحظه بفرمائيد يک سگی که از نعمت عقل هم برخوردار نيست اگر شما يک تکه نان خشک يک روزی پيش او بيندازيد بعد از چند سال اگر آن سگ را شما ببينيد به پاس آن تکه نان خشک دمش را برای شما تکان می دهد. حالا اگر من و تو که دارای نعمت عقل هستيم شکر نعمتهای خدای بزرگ را به جا نياوريم ببينيد چقدر بی معرفتی کرديم من از شما خواهران و برادرانی که به اين دو مسئله اهميت نمی دهيد خواهش می کنم که از اين به بعد توبه کنيد. با خدای خود پيمان ببنديد که دستورات آن را عمل کنيد که خداوند بخشند و مهربان است و خودش فرموده ادعوت استجب لکم، من از اينکه اين مثال را خدمتتان عرض کردم معذرت می خواهم اگر سوء تفاهمی در اين مثال است آن را به حساب اين روسياه گنهکار که سپاسگزاری اين حقير به درگاه حضرت حق از سپاسگزاری يک سگ نيست به آن بنده کمتر بوده بگذريم اما چند کلمه ای با پدر و مادر عزيزم صحبتی دارم خدمت پدر و مادر عزيز و گراميم سلام عرض می کنم سلام و درود خدا بر شما و ديگر پدران و مادران شهداء باد که ابراهيم گونه اسماعيل خود را به قربانگاه فرستاديد تا در راه خدا ودر راه اهداف اسلامی قربان کردند و آفرين بر شما پدران و مادران آگاه و روشن دل.
پدر و مادر عزيزم من از شما تشکر می کنم که در آمدن به جبهه از من جلوگيری نکرديد بلکه می گفتيد مگر خون تو رنگين تر از خون ديگران است حالا که اين فرزند ناقابل خود را به اسلام عزيز تقديم نموديد از خدا بخواهيد که اين قربانی ناقابل خود را از شما بپذيرد. پدر و مادر عزيزم راه پرسعادتی را که من انتخاب کرده ام همه آن را مديون شما هستم. که شما من را به گل سرسبد دين اسلام عزيز و شيعه اثنی عشر آشنا ساختيد و معتقدم کرديد من از اين نعمتی که خدا به من شما ارزانی نمود تشکر و قدردانی می کنم هر چند اين حقير نمی توانم ذره ای از نعتمهای خداوند را شکرگذار باشم.
پدر و مادر عزيزم من شرمنده زحمات جبران ناپذير شما هستم. ای مادر من شرمنده آن لحظه هائی هستم که مزاحم خواب شيرينت می شدم و شيره جانت را می مکيدم و اما ای پدر و مادر عزيزم من شرمنده قطرات عروقی هستم که در کشتزار از پيشانی مبارکت روی زمين می چکيد تا اينکه شکم مرا سير بکنی. پدر ومادر عزيزم من که از جبران کردن اين زحمات شما عاجز بودم از خداوند می خواهم که در عوض اين زحمات به شما اجر عنايت کند.
و اما يک مسئله ديگر خدمت شما عرض می کنم و آن اين است که من به هيچ وجه رضايت ندارم که خدای ناکرده کسی پيدا شود که به خاطر اين قطرات خون ناقابل که از من ريخته شده توقعی از اين دولت و ملت محروم داشته باشد. نه تنها من بلکه تمام شهداء به خاطر اسلام همه چيز خود را فدا کردند نه به خاطر تيرآهن و نه به خاطر ساختمان و نه به خاطر يخچال و نه به خاطر تلوزيون و نه ديگر چيزها، بلکه با شهادت من با مسئوليت شما و اقوام نزديکم بيشتر و سنگين تر شده. پس مواظب باشيد در مقابل اين مسئوليتها کوتاهی نکنيد و من به خاطر جمع هستم که در اقوام من چنين افرادی پيدا نمی شوند که بخواهند از موقعيت سوء استفاده بکنند بلکه آنها به جز مسئوليت چيز ديگر نمی دانند.
دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم
و السلام عليکم و علی عبادالله الصالحين خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگهدار را فراموش نکنيد خداوند انشاءالله همگی شما عزيزان را موفق و مويد و پيروز بدارد.
عباس قاضی زاهدی